ماجراهای من و جوجو
شروین کوچولوی ما جوجو رو خیلی دوست داره.اونقدر که دلش میخواد گردنشو محکم فشار بده و دمش رو بکشه.و چهاردست و پا دنبالش کنه.وقتی جوجو به انگشتش نوک میزنه مثل شیرمرد سینه علم میکنه و مقاومت میکنه و بازم میخواد جوجو رو بگیره. شروین و جوجو رخ به رخ وقتی جوجو توپ قلقلی میشود مامان من کاریش ندارم خودش قفسشو چپه کرده اصلا بیا بیرون با هم بازی کنیم آخ جون.چه دمی چه گردنی چه قد و بالای رعنایی ...
نویسنده :
مامان شروین
1:01